• وبلاگ : iranonco
  • يادداشت : رگ گيري
  • نظرات : 2 خصوصي ، 12 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + منصور حيدري 

    سلام آقا فريد خيلي خوشحالم كه افتخار آشنايي با شما از طريق اين وبلاگ دارم

    خيلي مشتاقم بدونم كدوم بيمارستاني؟

    راستش من هم 4 سال در بخش انكولوژي شهيد قاضي تبريز كار كردم اما راستشو بخواي اون 4 سال به اندازه 12 سال بود چون شبانه روز كشيك بودم و علاوه از شيفتهاي خودم نصف شيفت دو تا از همكارانو هم بصورت فروش شيفت كشيك ميدادم و هميشه متجاوز از 200ساعت در ماه اضافه كاري فيزيكي داشتم

    و در حقيقت اتاق استراحتي كه در اختيار من و يكي ديگر از همكاران نرس آقا بود محل اقامت من در اونجا بود البته با ديگر دوستانم مجردي منزلي رو كرايه كرده بوديم اما من در عرض يك ماه شايد يك شب هم به خونه نمي رفتم

    روزي يكي از مريض ها به من گفت آقاي حيدري آخه من مي بينم شما صبح اينجايي عصر اينجايي شب اينجايي همه روز اينجايي آخه شما خسته نمي شي؟؟؟

    و من جواب دادم كه : آقا رحمان من اينجا كار نميكنم بلكه من اينجا با شما زندگي مي كنم و فكر نمي كنم كه انساني از زندگي كردن خسته بشه.

    عجب روزهاي با صفايي بود و هرلحظه و ثانيه اش خاطره و عمر مفيد و بدور از روز مرگي.

    و اما آقا فريد گل - منتظر شما مي مونم خيلي خوشحالم از آشنائي تون.

    پرستار ضايعه نخاعي: منصور حيدري.

    پاسخ

    با سلام خدمت آقا منصور عزيز...مطالب شما را خواندم که گوياي عشق فراوانتان به کارتان بود...بسيار مسرورم که با شما آشنا شدم...بنده الان 8 سال است که همانند شما چند شيفته در بخش شيمي درماني کار ميکنم...وبطور مرتب در زمينه انکولوزي مطالعه ميکنم...30 مرداد در نظام پرستاري تهران هم يه سخنراني در زمينه ايمني در شيمي درماني دارم که حتما خلاصه اي از آن سخنراني را در وبلاگم خواهم گذاشت...موفق باشيد و سر بلند....يا هو