امروز میخوام با شما بیماران عزیز سرطانی صحبت کنم . اینهایی که من اینجا میگم بخشی از دانسته های علمی منه در خصوص سرطان و بخشی نتیجه تجربه سالیان سال کار کردن و اندیشیدن و تلاش کردن برای حل مشکلات شماست.

به هر دلیلی که بر ما معلوم نیست شما دچار این بیماری شده اید ، شاید اولین سوالی که در ذهن شما نقش بسته  این باشد که چرا دچار سرطان شده ام؟

حق دارید فشار زیادی بر روی ذهن آدم وارد میکند ، اما من میخواهم ذهن شما را معطوف به سوال اساسی تری که برای شما بسیار می تواند نقش تعیین کننده داشته باشد جلب کنم . و  آن سوال اینست:

 چگونه میتوانم بر سرطان غلبه کنم؟

این مهمتر است. با توجه به اینکه شما چه نوع سرطانی دارید ممکن است جراحی را تجربه کرده باشید یا به زودی تجربه کنید. جراحی کمک میکند بخش زیادی از این مهمان ناخوانده از بدن خارج شود. البته در برخی از سرطانها مثل سرطان خون اینکار میسر نیست چون بافت دچار بیماری ،  یک بافت سیال است.

دوست عزیزم ، با احترام به تمامی روشهای درمانی ، باید یک چیز مهم را بهت بگم ، اینی که میگم رو یه راز حساب کن ، یه کلید واسه باز کردن صندوق روشهای فائق آمدن به سرطان.

 کل درمانهای  پزشکی  به تو کمک میکنند که بر بیماری غلبه کنی ، اما هم چیز در ذهن و روحیه خودت شکل میگیرد.

پس من توصیه هایم را با تغییر عادات غذایی و روش زندگی آغاز نمیکنم. من از تغییر ذهن و نگرش شروع میکن.

هیچ دقت کرده ای ، چه صدماتی استرس و به قول خودمان فکر و خیال به بدنمان وارد میکند؟ دخترم درس نمیخونه ، پسرم شغل مناسبی نداره . پولمون کمه ، چرا خاله زن داداشم اون حرف رو زد ؟ چرا من اینقدر بد شانسم ؟

ژما دائم داریم با خودمون حرف میزنیم ! ما دائم در درونمون در حال جنگیدن با عوامل منفی دنیا هستیم . هر کسی به نوعی این کار را انجام میدهد...... یه لحظه سکوت.

متوقف کن همه این افکار رو ! چه خوب چه بد همه ما یه روز میایم یه روزم میریم.... آدمهای زیادی قبل از ما بودن که بسیار نقش برجسته ای در سعادت بشر بازی کردن که الان نیستن.  من اینجور مواقع معمولا یاد ادیسون می افتم. شما هم ممکنه هزاران هزار از این اسامی را در ذهن داشته باشید.

خب بر عکسش امثال هیتلر و صدام هم در دنیا کم نبودن.... فرقی نمیکنه .... همه رفتن ...چه خوب چه بد.

اما

خوش به حال آنهایی که قدر لحظه لحظه عمر کوتاه رو دونستن و تلاش کردن با انتقال شادی و امید به قلب دیگران ، تخم محبت و نور امید در زمین پراکنده کنن.

دوست عزیزم ، در دنیایی که همه ما مسافریم ، هیچ چیزی اونقدر ارزش نداره که به خاطرش فکر و خیال منفی بکنیم.

اگر قراره جراحی بشی ؟ اگه جراحی شدی ، اگر هزاران سوال بی جواب در مورد بیماریت داری ، تنها و تنها به این نکته توجه کن .... تو موفق میشی این مزاحم کوچک رو از پا در بیاری.

جراح کمکت میکنه بخش زیادی از اون رو ازخودت دور کنی.

حالا نوبت شیمی درمانی میرسه .... شیمی درمانی کمک میکنه ، اون تعداد از سلولهای کوچک مونده که با چشم هم قابل مشاهده نیستن  هم نابود بشه .

یه روش میگم هر وقت که تونستی و در هر جایی که تونستی انجامش بده:

                       ™ یه جای آرام واسه خودت پیدا کن ، این جا میتونه یه مبل راحت توی اتاق خودت باشه  ، یا یه گوشه از حیاط خونه ، یا گوشه مسجد  ، یا حتی تختی که روش بستری هستی . به سرو صدای محیط اهمیت نده از این گوش بگیر از اون گوش رد کن.

حالا چشاتو ببند ، چند تا نفس عمیق بکش ، تلاش کن بدنت در راحت ترین وضعیت ممکن قرار بگیره. سعی کن به چیزی فکر نکنی. اگر روزهای اول افکار مزاحم هی میاد توی ذهنت نگران نباش ، چند روز که تمرین کنی ، میتونی به مهارت کافی دست پیدا کنی.

نفس عمیق بکش. اکسیژن دشمن سرطانه ، توده سرطانی از اکسیژن خوشش نمیاد. لازم نیست حتماً کپسول اکسیژن بخری و با اون نفس بکشی  ، عزیز دلم ، خدا اکسیژنرو  طوری  توی جو قرار داده که تعادل حیات بر قرار بشه . همین اکسیژن محیط کافیه ، مگر اینکه دکتر گفته باشه که به اکسیژن اضافه با کپسول احتیاج داری.

نفس عمیق بکش  ، نیازی نیست که تند تند نفس بکشی ، فقط عمیق ، توی ذهنت تصور کن این اکسیژن مثله گلوله های مرواریدی صورتی وارد بدنت شده ، و تمام ریه هات پر از دانه های مراوریدی صورتی شده. حالا رگهات این مرواریدهای صورتی رو جذب میکنه و توی تمام بدنت پخش میکنه. توی تنت پر از مرواریدهای زیبا و درخشان صورتی رنگ اکسیژن میشه. این مرواریدهای مهربون و قوی ، رو خدا برات فرستاده ، مجانی و همیشه در دسترس ، خوب ازشون استفاده کن. اکسیژن قوی ، مهربون و با هوشه . حتماً میگین چطور؟

قویه چون با هر چیزی ترکیب میشه و اثر منفی چیزهای نا درست مثله سرطان رو نابود میکنه. مهربونه چون فرستاده خداست . با هوشه چون مزاحم کوچولو رو توی بدنت تشخیص میده... و تجمعش در اونجا زیاد میشه. بله ، درست حدس زدی ! تصور کن این گلوله های صورتی و مهربون که بهش اکسیژن میگن توی اون ناحیه که این مزاحم زندگی میکنه تجمع پیدا میکنه. من اسم سرطان رو میذارم مزاحم خاکستری.

با هر بار نفس کشیدن ، میزان تجمع مرواریدهای صورتی در اطراف مزاحم خاکستری افزایش پیدا میکنه.

مرواریدهای صورتی بیشتری بفرست ، با نفس کشیدن عمیق و منظم و بدون عجله ، بهشون اعتماد کن ، اینها دوستای تو هستن ، اومدن کمک کنن که مزاحم خاکستری رو از بدنت اخراج کنی.

حالا تصور کن ، مروارید های کوچک و درخشان به مزاحم خاکستری حمله کردن و هر لحظه دارن کوچیکتر و کوچیکترش میکنن. ™

این تمرین رو هر چند بار که تونستی در روز انجام بده.... یادت باشه آرامش ، به هیچی فکر نکن ، همه چیزهایی که فکر میکنی مهمند در مقابل عمر کوتاه و عظمت خدا بی ارزش میشه.... کلید موفقیت درمانت در ذهنت نقش میگیره .... پس از حرف زدن با ذهنت به شکل منفی اجتناب کن. ™

این نکته اول ، اما کار ما تموم نشده  ، حالا برسیم به عادات نادرست در زندگی :

اگر قبل از این سیگار میکشیدی  رهاش کن.... اگر قبلا زود عصبانی میشدی ، ببوسش بذارش کنار ، اگر وسواس فکری داری رهاش کن ، اگر الکل مصرف میکردی فراموشش کن..... خلاصه هر چیزی که فکر میکنی برای سلامتیت مضر بود رو بهش بگو :

                                                                              ببین ، تا اینجا باهات رفیق بودم . اما از الان باهات خدا حافظی  میکنم چون تو باعث شدی یه مزاحم خاکستری توی بدنم ساخته بشه که دشمن منه . دیگه نه با تو رفیقم نه با این مزاحم خاکستری  اجازه نمیدم از بدنم تغذیه کنه.

پس با همه عادات نادرست زندگیت خدا حافظی کن.

.....

خوب مرحله دوم رو هم پشت سر گذاشتی ... دوست خوب من .... من با دردهای تو آشنا هستم.... من سالهاست بهت دارم لبخند میزنم .... تمام دانش و تجربه و توانم رو برای نجات تو گذاشتم... شبهای زیادی رو وقتی تو از تب میسوختی در کنارت بودم.

من میدونم تو چی احتیاج داری.

...................

 تا اینجا که سخت نبود... بود؟

خدائیش تا اینجا نه هزینه داشت ، نه زحمت. فقط به خودت بستگی داره... تنبل نباش... این دنیا هر جور که باشی همونطور باهات بر خورد میکنه.....

مولانا میگه :

                                  این جهان کوه است و فعل  ما ندا

                                                                    سوی ما اید نداها را صدا

.............................

باز هم از کم هزینه ها بگم ؟ خسیس نباش ... واسه خودت کمی خرج کن..... شوخی کردم ... میدونم هزینه درمان و دارو و عکس و دکتر و بیمارستان اذیتت کرده.....

حق داری ، اشکال نداره هنوز خیلی چیزهای ارزون قیمت دیگه ای وجود داره که بیش از دارو  واست لازمه ... باورت هم نمیشه ....اما حقیقت داره ... من آدمهای زیادی رو میشناسم که با رعایت همین چند نکته کلبدی بر این مزاحم خاکستری غلبه کردن.

این سرطان هر روز در بدن ادمهای زیادی به وجود میاد ، علم پزشکی میگه ، هر آدمی در طول زندگیش دست کم 7 بار سرطان میگیره ، و بدن خودش باهاش مبارزه میکنه و پیروز میشه ، تو مستثنا نیستی ، تو هم میتونی ، چیزی از بقیه آدمها کم نداری.

.................................

خوب برسیم به مرحله سوم .... ورزش ... این یکی هم خرجی نداره ... اما نیاز به دقت بیشتری داره ... چون ممکنه به دلیل جراحی و شیمی درمانی نتونی هر ورزشی رو انجام بدی... باید با پزشکت مشورت کنی ... اگر شرایط بدنیت رو برای منم ایمیل کنی منم میتونم کمکت کنم .... مطالعات خوبی در زمینه ورزش دارم.... ممکنه نسخه پی دی اف این جزوه گیرت اومده باشه ایمیلم رو برات مینویسم اگر خواستی یه مشورتی با هم داشته باشیم.

Alireza.farid@gmail.com

 خواننده گرامی سلام ؛ 

با تواضع و ادب ...سایت "ایران انکو" پیرامون موضوعات سرطان به قلم نگارنده  افتتاح شد .

بازدید ، نظرات و نوشته های شما دلگرمی بخش خواهد بود.